یه روز که ستی تپله و بابا لره خونه تنها بودن بابا لره هوس خوردن ژله به سرش زد . از صب بسته ژله رو گرفته بود دستش و از این ور به اون ور میرفت . ستی تپله ازش پرسید چیزی شده بابا ؟
گفت بابا جان نمیدونم چرا انقد هوس خوردن ژله کردم ٬اینو چه جوری درست میکنن ؟
ستی تپله براش توضیح داد ( قابل توجه همه اونایی که بلد نیستن ژله درست کنن : برای درست کردن هر بسته ژله دو لیوان آب لازمه. اول پودر ژله رو تو یه لیوان آب گرم حل میکنن و بعد یه لیوان آب سرد بهش اضافه میکنن و میذارنش تو یخچال تا خودشو بگیره ). بابا لره همین جوری فقط به ستی تپله نگاه میکرد !( تابلو بود نفهمیده من چی میگم
)
ستی تپله ام از ترس اینکه بابا لره نزنه کل آشپزخونه رو داغون کنه . گفت خودم براتون درست میکنم.
ستی که رفت تو آشپزخونه و داشت پودر ژله رو تو اب گرم حل میکرد٬ بابا لره اومد تو آشپزخونه و گفت بابا جان این برای من بسه اگه خودتم میخوری یکم آب بیشتر بریز! (وای جاتون خالی یه ساعت داشتم میخندیدم
٬ احتمالا فکر کرده بود آبگوشته که تا مهمون میاد آبشو زیاد میکنن
)
حالا حق با کیه ؟؟؟ ستی تپله که با سر میره تو دیوار ؟ یا شمایی که میگید نرو تو دیوار؟؟