ستی تپله و مامان و بابا لره مشغول دیدن یکی از سریالای پی*ام *سی بودن( عشق* ممنوعه).
تو این سریاله یه خدمتکار سیاه پوسته که دوبلورش برای اینکه با مزه تر بشه با کمی لحجه به جاش صحبت کرده .
بابالره بعد این با کلی دقت سریال و نگاه میکرد یهو گفت : بابا جان این زنه واقعا لره ها
ستی تپله که کف کرده بود موند چی بگه
یعنی واقعا شما جای من بودید سر به دیوار نمیکوبیدید ؟
سلام
چه عجب آپ کردی نگرانت شده بودم
عشق*ممنوعه . چقده از این مارکوس و سونیا بدم میومد . یه مدتی که خونه پدربزرگم اینا بودم همش همینو نیگاه میکردن .
خداییش گاهی اونا هم همین حرفا رو نه در این حد میزدن . جالبه ها !!!!
هه خداییی بابای من یه دونه اس
واقعا نمی دونم چی بگم
می دونم ولی کلمات نمیان ،
یکمی در غمت من و شریک کن
مرسی مرصاد جان